لزوم عصمت انبياء از نظر عقل و قرآن

پدیدآورمؤسسه ام الکتاب

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 743 بازدید
لزوم عصمت انبياء از نظر عقل و قرآن

مؤسسه ام الكتاب

از جمله آياتي كه اثبات عصمت براي انبياء مي كند، آياتي است كه آنها را از مخلصين دانسته است زيرا به گواه آيات ديگر، شيطان قدرت نفوذ بر مخلصين را ندارد تا آنها را به سوي گناه و معصيت فراخواند بنابراين از آنجايي كه ريشه هرگونه گناهي القائات شيطاني است و شيطان نيز نمي تواند در وجود انبياء نفوذ پيدا كند.
مطالعه زندگي انبياء نشان مي دهد كه زندگي آنها از دوران طفوليت تا آغاز بعثت و پس از آن چنان پاك و عاري از سوءسابقه بوده كه حتي دشمنان آنها نيز به آن اذعان دارند.
از نظر عقل نيز دلايلي بر لزوم عصمت انبياء وجود دارد. از جمله متكلمين اسلامي چند دليل بر لزوم عصمت انبياء ذكر كرده اند كه به گمان ما دو دليل زير قابل رد و انكار نمي باشد.

الف - مساله اعتماد

ب - مساله تربيت

از جمله دلايل لزوم عصمت انبياء مساله اعتماد است. مي دانيم كه يكي از عوامل موفقيت در رهبري اين است كه اعتماد مردم را به خود جلب كند. اگر مردم به رهبر خود اعتماد نداشته باشند سخنان او را نخواهند پذيرفت و مردم از فردي اطاعت و تبعيت مي كنند كه به راستي و درستي او ايمان و اعتقاد داشته باشند.علاوه بر اين هر اندازه كه فردي از مقام رهبري با اهميت تري برخوردار باشد، لزوم اعتماد مردم به وي بيشتر خواهد بود. در آيه 63 سوره نساء مي فرمايد: «و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع الا باذن الله» «و ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر اين كه مردم به امر خدا او را اطاعت كنند».
در اين آيه شريف مي فرمايد كه خداوند انبياء را براي اين مبعوث نمود تا مردم از آنها اطاعت كنند. يعني اراده خداوند به اين تعلق گرفته كه مردم مطيع انبياء باشند.اگر انبياء از مقام عصمت بري باشند مسلما مردم او را اطاعت نخواهند كرد و در نتيجه اراده پروردگار خطا خواهد بود بنابراين لازمه اطاعت از انبيائ اين است كه آنها هيچگاه مرتكب گناه و معصيت نشوند.مي فرمايد: «افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لا يهدي الا ان يهدي فما لكم كيف تحكمون». «آيا كسي كه (مردم) را به سوي حق هدايت مي كند، سزاوار است پيروي شود يا آن كس كه خود هدايت نمي شود، مگر آن كه هدايتش كنند؟ شما را چه مي شود؟ چگونه داوري مي كنيد؟» (يونس / 35) از سوي ديگر فردي مي تواند در امر تعليم و تربيت بيشترين موفقيت ها را كسب نمايد كه مردم در وجود او نه تنها مجموعه اي از ارزشهاي عالي حيات را بيابند، بلكه او را از كوچك ترين معصيت و خطايي نيز مبرا بدانند. قرآن كريم به جهت تجسم ارزش هاي عالي در وجود انبياء از آنها به عنوان الگوهاي تمام عيار ياد مي كند و مي فرمايد: «قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم والذين معه». «براي شما و ابراهيم و كساني كه با او هستند الگوي خوبي وجود دارد.» (ممتحنه / 4) لزوم تربيت در پرتو عمل ايجاب مي كند كه انبياء از هرگونه خطايي مصون باشند.

دلايل آيات قرآني بر عصمت انبياء :

1- از جمله آياتي كه اثبات عصمت براي انبياء مي كند، آياتي است كه آنها را از مخلصين دانسته است زيرا به گواه آيات ديگر ، شيطان قدرت نفوذ بر مخلصين را ندارد تا آنها را به سوي گناه و معصيت فراخواند بنابراين از آنجايي كه ريشه هرگونه گناهي القائات شيطاني است و شيطان نيز نمي تواند در وجود انبياء نفوذ پيدا كند، آنها بري از گناه و معصيت بوده و داراي مقام عصمت و طهارت مي باشند. برخي از ايات كه اثبات مي كند انبياء جزء مخلصين بوده اند، چنين است : «واذكر عبادنا ابراهيم و اسحق و يعقوب اولي الايدي و الابصار و انا اخلقنا هم بخالصه ذكري الدار». «از بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب را كه صاحب قدرت و داراي بصيرت بود ياد كن. ما آنها را با ياد سراي آخرت خالص گردانيديم». (ص / 45-46) طبق اين آيه خداوند مخلصين را براي خودش خالص كرده است.
«انه كان مخلصا». «او (موسي) بنده اي مخلص بود.» (مريم / 51) انه من عبادنا المخلصي». «او (يوسف) از بندگان مخلص بود.» (يوسف / 24) ولي اين كه شيطان نمي تواند افراد مخلص را به سوي كارهاي زشت وسوسه و تحريك كند ، آيه زير است : «بعزتك لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين». «به عزتت سوگند همه آنها را جز بندگان مخلص تو را اغوا خواهم كرد.» (ص / 83-82) مچنين قرآن كريم درمورد حضرت يوسف ع مي گويد كه چون او از مخلصين بود از ارتكاب به هرگونه عمل زشتي و منكري در امان بود.
2- و من يضلل الله فماله من هادو من يهدالله فماله من مضل». «كسي را كه خدا گمراه كند راهنمايي برايش نيست و كسي را كه خدا هدايت كند گمراه كننده اي برايش نيست». (زمر/ 37-36)
3- آيه زير نيز گواه بر عصمت است : «ولو لا فضل الله عليك و رحمه تهمت طائفه منهم ان يضلوك و ما يضلون الا انفسهم و ما يضرونك من شيئ». «اگر فضل خدا و رحمت او شامل تو نبود طايفه اي از آنها تصميم داشتند تو را گمراه كنند و جز خودشان را گمراه نمي كنند و هيچ گونه ضرر و زياني به تو نمي رسانند.» (نساء/ 113) آيه فوق اشاره به عصمت پيامبر از گناه و خطا دارد و مي گويد كه اگر عنايت الهي شامل حال پيامبر نشود ، گمراهان نمي توانند او را از مسير حق دور سازند. ضمنا اين آيه نشانگر آن است كه انبياء همواره در تحت عنايت الهي به سر مي برند تا مبادا از مسير حق دور شوند.
4- از ديگر دلايل عصمت انبياء آيه زير است كه درباره ابراهيم ع و اعطاي مقام امامت به وي مي باشد.

مقالات مشابه

بررسي عصمت حضرت نوح(ع) در دايرة المعارف قرآن ليدن

نام نشریهقرآن پژوهي خاورشناسان

نام نویسندهمحمد حسن زمانی, مهدی سازندگی

نقد و بررسي مقاله عصمت از دايره المعارف قرآن لايدن بر اساس آراء و مباني شيعه

نام نشریهشيعه شناسي

نام نویسندهبی‌بی‌سادات رضی بهابادی, نرجس جواندل

قبض و بسط عصمت انبیاء

نام نشریهپژوهش دینی

نام نویسندهعباس همامی, سعید فقیه ایمانی

«همّ» یوسف در پرتو روایات اهل بیت علیهم السلام

نام نشریهتفسیر اهل بیت (ع)

نام نویسندهشادی نفیسی, فاطمه سادات میرهاشمی

نگاهی نو به عصمت حضرت آدم(ع) از منظر فریقین با رویکردی به آیه 121 سوره طه

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهولی‌الله نقی‌پورفر, هاشم اندیشه, صفی‌الله کرد

اعتبار سنجی روایات تفسیری ناظر بر عقوبت حضرت یوسف(ع)

نام نشریهتحقبقات علوم قرآن و حدیث

نام نویسندهمهدی اکبرنژاد, امین ذوالفقاری‌فر